عاقد: خدا
شاهد: رسول خدا
دفتر: لوح محفوظ
مکان: عرش
عروس: کوثر
داماد: حیدر
سالروز ازدواج آسمانیشان مبارک
+++
آمد رود به خانه آن همسری که او/در بین همسران جهان، شهریار بود
خالق سپرد این زر کامل عیار را/دست کسی که زرگر کامل عیار بود
+++
لباس یاس بر تن کرد زهرا/کنار دست او بنشست مولا
محمد خطبه خواند زهرا بلی گفت/غلط گفتم بلی نه یا علی گفت
+++
دیدم که در عرش شور و شوق برپاست/برپاگر این بزم شرف ذات خداست
گفتم به خرد چه اتفاق افتاده/گفتا که عروسی علی و زهراست
سالروز ازدواج حضرت علی و زهرا مبارک باد
+++
روشن ترین تلاقی آیینه و آب، در آوازهای روشن شهر زمزمه می شود و دو بهار، توأمان، در فصلی گم شده در تاریخ، از راه می رسند و باهم پیوند می خورند.
سالروز ازدواج حضرت علی و زهرا مبارک باد
+++
مظهر احسان وجود خالق یکتا علیست/نور بخش ماه و خورشید جهان آرا علیست
در میان کل مردان ز ابتدا تا انتها/در مقام همسری، زیبنده زهرا علیست
صلوات
+++
سالروز پاکترین، زلالترین، شادترین و مقدس ترین پیوند هستی مبارکباد
+++
بر اوج محبت علی اوجی نیست/در بحر بجز کرامتش موجی نیست
در کل ممالک و مذاهب به جهان/مانند علی و فاطمه زوجی نیست
سالروز نورانی ترین پیوند هستی مبارک
+++
فاطمه جان؛ بسته خدا عقد تو را با علی
فاطمه شد چشم و چراغ خانه ات یا علی
+++
اینک، دست مقدس فاطمه علیها السلام، در دست بی کران علی، حلاوت هلهله فرشتگان را لمس می کند و شور کبریایی افلاکیان را برمی انگیزد.
+++
شب پیوند مرتضی و فاطمه علیها السلام نیست؛ بلکه امشب، شب تجدید یگانگی انسان با ذات خداست و مبارک باد بر همه کائنات، این لبخند بی زوال پروردگار در گستره خلقت خویش
+++
نام علی و فاطمه لب ها را به شادی واداشته است
نوبت عاشقی را در چشم های اکنون می شود خواند
سرود یکدلی در گیسوان نخلستان پیچیده است
+++
جای دریا به والله بجز دریا نمیشه/جای زهرا به غیر از دل مولا نمیشه
سالروز این پیوند آسمانی مبارک
+++
قامت دامادی مولا تماشا دارد امشب/او چه کم دارد عروسی مثل زهرا دارد امشب
سالروز پیوند خوشبوترین گل های گیتی، تبریک و تهنیت
+++
ازدواجی ساده با ساز و برگی اندک، اما صفا و صمیمیتی بسیار صورت گرفت که تحسین همگان را بر انگیخت و اسوه ای برای آیندگان شد
آن پیوند ساده و بی ریا جز پیوند دو معصوم و برگزیده، علی و فاطمه، نبود.
+++
در شب اول ذیحجه که هلال ماه با کرشمه خودنمایی می کرد، خورشید به خانه علی علیه السلام وارد شد
باد صبا همه را خبر رسانید که: زیور ببندید؛ نور با نور پیوست و جهان روشن شد. درختان شکوفه های خود را بر زمینیان ارزانی داشتند.
+++
آسمان در گوشه ای از زمین نشسته است؛
با ادب و احترام تا از این مجلس با صفای صمیمیت، نکته برداری کند.
دلدادگی ها، قاصدی فرستاده اند تا مهر علی و فاطمه را بشارت آورد.
دنیا، درس آموز نور بارانی این عشق است.
+++
امشب، شبی است که دو نیمه سیب با هم پیوند می خورند تا گونه های زمین از شوق، گل بیاندازند.
آسمان، تنها سقفی است که این همه شادی را تاب می آورد.
کوچه در آستانه آمدنتان ایستاده است به شوق.
+++
این سپردن دست عروسی به تکیه گاهی یک مرد نیست؛
این سپردن انسان است به حریم بی انتهای عصمت
این پیامبر صلی الله علیه و آله نیست که دخترش را به علی علیه السلام می سپارد؛
این خداست که اختیار و اعتبار بشر را به علی و زهرا علیها السلام وا می نهد
+++
عشق علی امروز چه منجلی است/امروز زهرا مهمان دل علی است
دل علی، امروز عرشی تر از همیشه است/امروز علی عاشق تر از همیشه است
سالروز ازدواج حضرت علی و فاطمه مبارک
+++
چشمی ندیده در زمین در هر زمان مانندشان/خورشید و مه تبریک گو بر وصلت و پیوندشان
شادی زهرا و علی پیداست از لبخندشان/لبخندشان دارد نشان از خاطر خرسندشان
+++
امشب صدف، بر گوهری، یک بحر گوهر میدهد/یک گوهر اما از دو عالم پر بهاتر میدهد
تبریک گو بر مصطفی جبریل از دادار شد/زهرا امانت باشد و حیدر امانتدار شد
+++
ای ساقی کوثر کنار خود بهشتی رو ببین/قامت قیامت را نگر طوبا ببین مینو ببین
هر چند ماه رخ عیان امشب به تو آسان کند/روزی رسد کز چشم تو رخسار خود پنهان کند
+++
امشب علی در خانه خود شمع محفل می برد/کشتی عصمت، ناخدا را سوی ساحل می برد
مشکل گشای عالمی، حل مسائل می برد/انسان کامل را ببین، با خود مکمل می برد
+++
امشب خدا لطف نهان خود هویدا می کند/امشب تفاخر فرش بس بر عرش أعلا می کند
امشب دوتا را جفت هم، از صنع یکتا می کند/یعنی علی ماه رخ زهرا تماشا می کند
+++
در دست اسرافیل بین، صورش شده ساز و دهل/با نور، دعوتنامه بفرستاده هادی سبل
امضا، ز ختم المرسلین؛ گیرندگان، خیل رسل/هرکس که آید همرهش نی دسته گل؛ یک باغ گل
+++
خوان کرم مخلوق را دعوت به مهمانی کند/صد نعمت از رحمت خدا بر خلق ارزانی کند
کروبیان در هلهله، قدوسیان در همهمه/عیسی به دنبال علی، مریم کنار فاطمه
+++
امشب به روی مرتضی، لب های زهرا خنده کرد
آن دل گر از غم مرده بود، از خنده خود زنده کرد
+++
عقد علی و فاطمه در آسمان بسته شد/در آسمان بسته شد در کهکشان ها بسته شد
زین نرگس و سوسن دگر چشم و زبان بسته شد/راه یقین ها باز شد، پای گمان ها بسته شد
+++
بزمی که حق آراسته الحق تماشایی بود/جبریل مأمورست و فکر مجلس آرایی بود
میکال از عرش آمده گرم پذیرایی بود/چشم کواکب خیره گر از چرخ مینایی بود
+++
امشب ز شادی هر وجودی خویش را گم کند/گردون تماشای زمین با چشم انجم می کند
امشب که گاه شادی بی حد و بی اندازه شد/با دست جانان دفتر عشق علی، شیرازه شد
+++
یک مرد و زن مکمل هم در کنار هم/آیینه وار هر دو یشان بیقرار هم
معنای اصلی لغت خانواده اند/مست نگاه یکدلی و می گسار هم
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |